Amordad Weekly Newspaper

مادها ؛ پایهگذار همبستگی ملی در ایران

- نوشتار زهرا زيوریمادام

«بازشناسی ریشههای هویت فرهنگی و ملی در ایران» (بخش نخست)

یافتــن ریشــهها و زمان پاگیری نخســتین همبســتگیه­ای ملــی در ایران تــا اندازهی بســیاری شدنی است. ریشــهیابی و فهم این بــاور یکی از انگیزههایی اســت کــه آغازگر شــهریگری ایرانی به چم(:معنای) راســتین خــود بوده و کارآرایی فراوانــی در فرآیندهای سیاسی و ملی داشته است. بررسی انگیزههایی بنیــادی در آفرینش چنین چیــزی در دورهی پاگیری نخســتین امپراتــور­ی ایرانی (مادها) کارساز اســت. از باارزشترین این انگیزهها در آن چرخه میتــوان از آمادگی خوب تیرهها و برپایی بســترهای مناسب سیاســی، نظامی، اقتصادی در هازمان(:جامعه) آن روزگار نام برد. بررســی چارچوب درونی ساختار هازمانهای ایرانی نشــان میدهد که آغاز این همبستگی و گسترش آن از روزگار ماد بوده و تا به امروز پیشــرفت چشــمگیری داشته اســت. فرآیند افزایش پیچیدگی در روزگارهای سپســین با دگرگونیهای بنیادین در نظامهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی دنباله مییابد. با بررسی و بازنگری پیرامون این زمینه میتوان بــه چگونگی رونــد روبهرویــی هازمانهای ایرانــی بــا انگیزههایی خارجــی و نگهداری ساختار یکپارچهی(:منسجم) کشور در درازای زمانهای گوناگون تاریخی تا به امروز پی برد. دوم اینکه، شــور ایستادگی در برابر بیگانگان و بیرون آمدن از پوســتهی باجگذاری، برپایی ســاختارها­ی دین-دولتی، نیرومند ســاختن اقتصاد ملی از راه توانبخشی شبکهی راههای بازرگانی در درازای زمانهای گوناگون تاریخی، هر یک به گونهای به پاگیری اندیشــهها­ی در پیوند با این پرسمان انجامیده است. ســرزمین بزرگ ایران، ســرزمینی کمابیش نیمهخشک و کوهســتانی همراه با آبوهوای گوناگون است. در ایران، یکپارچگی جغرافیایی وجــود نــدارد و همیــن ویژگی شــوند نبود یکپارچگی فرهنگی و پدیــد آمدن گروههای گوناگون در هر بخش شده است. این سرزمین در روزگاران کهن، شامل بخشی از آسیای میانه و میانرودان (عراق کنونی) به شــمار میآمد کــه گروههای گوناگونی بــا فرهنگ و تمدن درخشان در آن میزیستند. تیرههای ساکن در فات ایران و تمدنهای آنان همراه با جایگاه جغرافیایی ویژه؛ شــامل هیتیها (باختر آسیا)، اورارتوها (ارمنستان امروزی)، ماناها (کردستان کنونی)، لولوها (کوههای زاگرس)، کاســیها (درههای لرستان و کوههای بختیاری)، گوتیها (کوهپایههــ­ای باختری زاگــرس) و ایامیها (خوزستان) بوده است (بهزادی، ‪.)15 :1383‬ «مادها» نیز از جملــه گروههایی بودند که به گونــهی قبیلهای زندگــی میکردند. پیش از پاگیری نخســتین امپراتوری به دست مادها در هزارههــای دوم و نخســت پیش از میاد، فات ایران همواره دســتخوش چنگاندازی و آسیبهایی یکســویه از فرمانروایی­های نیرومند همسایه مانند «آشور» قرار میگرفت (سرفراز،9831: .)1۷ آشــور، کشوری در کنار رود «دجلــه» و شــمال «جبــل حمرین» در عراق کنونی، بوده اســت کــه در نزدیک به نیمهی نخســت هزارهی دوم پیش از میاد، با پایــداری تمام به مبــارزه و چپاول(:غارت) کشورهای همســایه میپرداخت؛ به گونهای که بــه بنیانگذاری پایگاههــا­ی بازرگانی در آناتولی (ترکیهی امروزی) و به دســت آوردن مواد خام مورد نیاز از آنجا دست زد (مورتگات، ‪.)195 :1385‬ آشــوریان، دولتــی بودنــد که سودهای(:منافع) خود را با به کارگیری نیروی نظامــی بهدســت میآوردند. میتــوان گفت آنها از نخســتین گروههای آفرینندهی روش «دستاندازی(:تجاوز) به همسایگان» بودند. آشوریان برای رسیدن به آناتولی دو راه داشتند؛ نخســت گذرگاههــا­ی طبیعی ایــران و دوم کوهستانهای شمال میانرودان. آنها از ایران برای چپاول کشورهای همسایه سود میجستند و در این میان آســیبهایی را هــم به ایران میرساندند. مادها، ســدهها زیر تاختوتاز این گروهها بودند، شهرهای آنها در جنگ چپاول میشــد، مردمان آنها را به بند میکشیدند و به عنوان برده به میانرودان میبردند و مادها برای گذران زندگی به ناچار باجگذار آشوریها شدند. آشوریان دارای روحیهی گسترش بیش از اندازهی اســتراتژی­کی بودند (بیش از اندازه توســعهخوا­ه بودند) و هزینهی ایــن کار را با تاختوتاز و دستاندازی به ایران، اردن، سوریه، فنیقیه (فلستین کنونی) و مصر فراهم میکردند. اما در سال 21۶ پیش از میاد، نیروهای «ماد» و «بابل» (از تمدنهای پیرامون رود فرات در میانرودان)، شاه آشور در نینوا را سرکوب کرده و پایتخت آنها را گرفتند و برای همیشــه به زندگی ایــن امپراتوری پایــان دادند. نیرومند شــدن مادها زمانی رخ داد که جریانی تباری به سامانهی سیاسی یکپارچهای دگرگون شد. با نیرومند شدن مادها، روی خاکستر جنگهای هزارهی نخست پوشانیده شد و پیامد جنگهای میان آشــور، بابل، ماد، گوتــی، هیتی و دیگر فرمانروایی­هــا، پیدایــی شناســه(:هویت)ای سرزمینی و ملی برای ایران بود. ایرانیــان با پاگیــری نخســتین فرمانروایی بــه ســرکردگی «دیااکو» توانســتند از یک اســتواری سیاسی در سطحی جهانی برخوردار شــوند. به گفتهی «هرودت» تاریخنگار بزرگ یونانی، دیااکو همهی گروههای(:قبایل) مادی را یکپارچــه و بــه یک کشــور دگرگون کرد (دیاکونوف ‪.)548 :138۶‬ از ایــنرو اگر بنیان واکاوی(:تحلیل) خود را بر پایهی دو انگیزهی نظامی و اقتصادی بگذاریم، خواهیم دید کــه از دید اقتصادی، فرمانروایی ماد ناچار بود به جاهایی که اقتصاد نیرومندتری دارند بتازد و برای این کار، ناگزیر بود تا محیط را از دید جغرافیایی بررسی کند. این واکاوی در بخش نظامی و راهبردی(:استراتژی) گنجانده میشــود که هر دو بر امپراتوری تاثیر گذاشت و شــوند نیرومندی هرچه بیشتر مادها شد. نخســتین چیزی که فرمانروایی ماد برای ما به ارمغان آورد ســرزمینی ملی بود، زیرا پیش از آن، ایرانیــان در ســرزمینها­یی به گونهی پراکنده و از هم گسیخته میزیستند. میدانیم گروههایی از انسانها که دارای هویت تباری و کوچنشینی هســتند، هیچگاه نمیتوانند به تنهایــی قدرتهای بزرگی را پدیــد آورند. از اینرو فرمانروایی ماد، تبارگرایی را کنار گذاشته و ملیگرا شــد. میدانیم که اگر تبارگرایی به ملیگرایی دگرگون شود، آسیب بیشتری به بیگانگان وارد میکند و این نکته خواهناخواه در هنر، فرهنگ، اندیشــه و دیگر چیزها نیز نمود مییابد. برآینــد این پدیده، کارایــی بیشتر در همهی زمینهها است. از این رو اگر در زندگی به مناسبات اجتماعی تیرهها بنگریم، خواهیم دید که نیاز به شــهریگری در همه جا احســاس میشود و اینکه وارد بایســتگیه­ای تمدن میشــویم طبیعی است. پس در ســازمانها­ی اجتماعی خود باید نهاد مدنی بسازیم تا بتوانیم بهگونهای یکپارچه پیش رویم. از نکتههــای باارزش در پیدایی تبار ماد و در پی آن شکلگیری شناسه و امنیت ملی، وجود ناآرامیهای نظامی و امنیتی پایان هزارهی دوم پیش از میاد در خاور نزدیک را میتوان نــام برد که در زمینههای گوناگون، کاراییهای(:تاثیرات) گوناگونی داشــته است؛ در زمینهی جغرافیایــ­ی، جغرافیای قومی را به جغرافیای ملی تبدیل کرد، در زمینهی اقتصادی، اقتصــاد دامپــروری را به اقتصاد کشــاورزی دگرگون کرد و به راســتی بــا این کار، اقتصاد قومــی را پویاتر و جهانیتر کــرد. در زمینهی سیاست، فرمانروایی مبتنی بر شورا و رایزنی را به فرمانروایی مبتنی بر شخص دگرگون کرد و در زمینهی دین نیز دینهای گوناگون را کمی به سوی دین زرتشتی گرایش داد.

چکیده: همانگونه که در شرایط کنونی، شوندهای(:دالیل) گوناگونی، پرداختن به پرسمان(:مسالهی) همبستگی ملی را بایسته ساخته، در گذشته نیز این حس همسان میان قومهای ایرانی وجود داشته است. در نوشتار پیش رو تالش بر این است تا به یاری دادههای تاریخی و باستانشناس­ی، زمان شکلگیری نخستین فرمانروایی­ها و ساختارهای الزم برای پیدایش همبستگی ملی در ایران، روشن شود. زمانی که سخن از شناسه(:هویت) ملی و فرهنگی به میان میآید، آشکار است که باید فرهنگ ملی را در برابر آنچه که آن را تهدید میکند و یا به آن دستاندازی میکند، پاسداری کنیم. ماهیت این نیروی تهدیدکننده در دورههای گوناگون تاریخی و حتا امروزی دگرگون بوده است. این نوشتار در پی پاسخگویی به پرسشی بنیادین است و آن اینکه در جستوجو برای آغاز زمان پاگیری ریشههای امنیت ملی و شناسهی فرهنگی تا کجا بایستی در تاریخ به عقب رفت؟

یارینامهها -1 بهزادی، رقیه، ،1383 آریاها و ناآریاها در چشــمانداز کهن تاریخ ایران، انتشارات طهوری، تهران، چاپ سوم. -2 دیاکونــوف، ایگورمیخائ­یلوویــچ، ۶831، تاریخ ماد، ترجمهی کریم کشاورز، شرکت علمی و فرهنگی، تهران. -3 ســرفراز، علی اکبــر، فیروزمندی، بهمــن، ،1380 باستانشناس­ــی و هنر دوران تاریخی ماد، هخامنشــی، اشکانی، ساسانی، نشر مارلیک، تهران، چاپ ششم. -4 مورتگات، آنتون، ،1385 هنر بینالنهرین باستان هنر کاســیک خاور نزدیک، ترجمهی زهرا باستی و محمد رحیم صراف، انتشارات سمت، چاپ دوم، تهران. (شناسه: )35862

 ??  ?? سربازان مادی و پارسی در نگارهای از تختجمشید
سربازان مادی و پارسی در نگارهای از تختجمشید

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran