Amordad Weekly Newspaper

اخالقمداری در مديريت دولتي ساسانی

- نوشتار گروه اندیشه

«مدیریت دولتي» و پیشرفته بودن آن در ایران باستان

یکماسفندما­ه0131 خورشیدیبرا­بربا02 فوریه 1932 میالدی، «تاراپــور 7DUDSRUH »- در شــهر بمبئي هند کتاب «آیین مدیریت و نامهنــگار­ي دولتــي ایــران» در روزگار ساســاني را از روي یک نســخهی اصل دوبارهنویس­ي و چاپ کرد. این آییننامه یک بخشنامه(:دســتورالع­مل) اداري بود که در روزگار فرمانروایی خسرو انوشیروان ساساني براي بلندپایگان(:مقامات) دولتي فرســتاده شده بود تا به کار بندند. این روش مدیریت دولتی پیش از خسرو انوشیروان وجود داشت و در زمان وي بود که گردآوري و نوشته شد و بهگونهی بخشنامه به بلندپایگان دولتي داده شده بود. بههر روی، نسخهی «تاراپور» به روزگار خســرو انوشیروان (سدهی ششم میالدي) بازمیگــرد­د. در این آییننامهی کهن، بــه بلندپایگان دولتــي و کارمندان ســازمانها­ي عمومي سفارش شده بود که در گزارشها و نامههاي اداري از تعارفهای همیشگی دست بردارند، مالحظهها را کنار بگذارند، روشن بنویسند، لفظپردازي نکنند و بدانند که اگــر گزارش دروغین بدهند به سختي پادافره(:مجازات) خواهند شد. بخش بیشتر این آییننامه در پیوند با چگونگي مدیریــت اســت و در آن، روي بایســتگی بازرسي، تشویق و تنبیه کارمندان و توجه به دیدگاه آنان سفارش شده است. رشوهگیري در این آییننامه خطرناکترین خیانت به کشور و مردم به شــمار آمده که پادافره سنگین و محرومیت در پی خواهد داشت. پیگیری کردن درددلهاي مراجعان و پذیرفتن و ارج نهادن به آنان از نکتههای ارزشــمند این آییننامه است. این آییننامه در موردهای بسیار، روي گردآوري مالیات و دادگرانه(:منصفانه) بودن آن، ویژگی ویژهی ماموران مالیه و خودداري از به مقاطعهدادن دستور گردآوري مالیاتها سفارش کرده است. در این آییننامه مدیران دولتي از تبعیض، خودبینــی و روگردانی از مردم به دور داشته شــدهاند. در این زمینه، آییننامــه آنان را خدمتگــذار و جیرهخوار مــردم (نوکــر؛ ســروانت، نــامواژها­ی که هماکنون در کشورهاي انگلیسيزبا­ن برای کارمند دولت بــهکار ميرود) خوانده و دقت و بزرگی کار حســابداري را بسیار پررنگ نشــان داده است. آییننامهی روزگار خسرو انوشــیروا­ن بر پاسداشــت اصول اخالقی مدیریت دولتی ســفارش کــرده و آنها را یادآور شــده است. در روزگار کنونی استادان و آموزگاران درس «تاریخ مدیریت اداری» در گزارش(:تفســیر) این بخش از آییننامه گفتهاند کــه خســرو انوشــیروا­ن اصول کنفوسیوس چینی را که همانندی بسیاری با آموزشهای زرتشــت دارند، فراروی خود گذاشته و بهکار بسته است. از نکتههای درخور توجــه این آییننامه که اوج پیشــرفتهب­ودن ایران روزگار باســتان در دانش اداري را نشــان ميدهــد، دادن نمرهی منفي به مدیــران و کارمنداني اســت کــه در انجام خویشکاری(:وظیفه) خود کوتاهی کنند. در این روش، رسیدن نمرههای منفي به اندازهای روشن شوند(:باعث) برکناري مدیر و یا کارمند ميشد. ایــن آییننامــه از «دیپترتــار­ان» (دفترداران، کارکنان ارشــد ادارهها) خواســته است که در گزارش خود به چند نکتهی بنیادین توجه کنند، مانند اینکه: چه ميخواهند بگویند و چه خبري ميخواهند برســانند؟ آرمان(:منظور)شــان از نوشتن گزارش چیست و چرا باید خبر را بدهند؟ و ســرانجام نتیجهگیري و گفتــن دیدگاه خود دربارهی موضوع. بنابر این روشنامه، نامه باید داراي تاریخ باشد و (در آن زمان که از کاغذهاي کنوني و پوشــه ...و اثري نبود) دور یک چوب به گونهی لولهشده باشد. نامهی تاشده سرزنش دیپترتار را در پی داشت. باید توجه داشــت کــه تاریخدانان کارشــناس رویدادهای روزگار باســتان، ایران را به داشــتن روش پیشرفته و کارآمد براي اداراههای عمومي ستودهاند. امپراتوريه­اي امویان و عباسیان و پس از آن غزها (غزنویان و سلجوقیان) و درپي آنها، مغولها و همنژادان تیموري آنان، براي راهاندازی امور و ادارهی سرزمین خود از این توانایی ایرانیان بهخوبي بهره گرفتند و دوام آنها به شوند سپردن کارها به مدیران و وزیران ایراني بود. دولتهاي سودجوی(:استعماري) اروپا که از این هنر ایرانیان آگاه بودند در سدههای 19 و 20 میالدي کوشیدند تا آن را که پس از مغولها ناتوان شده بود، ویران کنند و ایران را دچار یک دیوانساالر­ی بد کنند و از پیشرفت بازدارند. کار «تاراپور» در بازگویی و واکاوی این آییننامه در ســال 1932 همزمان به زبان انگلیســي در آفریقاي جنوبي، استرالیا، کانادا، ایاالت متحده و کشــورهای اروپایي پخش و سپس دوباره چاپ شد. بیگمان اصول این کتاب، در دانش مدیریت سازمانهاي عمومي در دنیاي نوین بازتاب داشته و الگو قرار گرفته است. این آییننامه از ســوی کوچندگان(:مهاجران) پارســي سدههای هفتم و هشــتم میالدي به هند برده شده بود که به دست «تاراپور» افتاد. ایرانیاني که در آن روزگار از راه جزیرههای قشم و هرمــز به هند کوچ کردند و پیشــینیان آنان هنوز در آنجا هستند و هند را صنعتي ساختهاند، بیشــتر از دولتمردان، بزرگان و افسران ارتش و بیشترشان از مازندران بودند. بزرگترین شوند کوچ آنان، ناخرسندی از حکومت تازیان بر ایران بود. در داستان سنگان(سنجان) سرگذشت این کوچ است آمده است. )1( یارینامه: 1-تارنمای ‪،LUDQLDQVKL­VWRU\RQWKLVGD\ FRP‬ نوشته نوشیروان کیهانیزاده

(شناسه: )35853

Newspapers in Persian

Newspapers from Iran